Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-07@09:29:05 GMT

داریوش ارجمند: من تحت تأثیر دو «علی» هستم

تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۶۶۱۷۶

داریوش ارجمند: من تحت تأثیر دو «علی» هستم

بازیگر سریال ستایش گفت: من در همه زندگی‌ام تحت تاثیر دو «علی» بوده‌ام: علی خامنه‌ای و علی شریعتی. همچنان هم همینطور است.

به گزارش مشرق به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شاید کمتر کسی بداند داریوش ارجمند، بازیگر نام‌آشنای سینما و تلویزیون، شاگرد دکتر علی شریعتی بوده و یا در دوران رژیم پهلوی به دلیل فعالیت‌های هنری، از سوی ساواک مورد بازخواست قرار گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
خودش می‌گوید: «تنها کسی که با من می‌جنگید ساواک بود.» بعد از اجرای نمایشنامه سلطان مار در اواسط دهه ۴۰، او را به زندان لشکر برده و حتی تهدیدش کرده بودند که اعدامت می‌کنیم و بعد هم از دانشگاه اخراجش کردند.

اما این پایان ماجرا نبود؛ او به واسطه ارتباطش با دکتر علی شریعتی همواره مورد سوءظن ساواک بود. با این وجود ارتباطش با او را ادامه داد و بعد از خروج شریعتی از ایران نیز قرار بود در پاریس وی را ببیند اما با درگذشت دکتر شریعتی این دیدار میسر نشد. ببینید: فیلم/ داریوش ارجمند: سینمای ما مثل حموم عمومی شده است! فیلم/ جمله‌ای که بازیگر نقش مالک‌اشتر به بنی‌فاطمه گفت

داریوش ارجمند که به خاطر هنرنمایی در نقش مالک اشتر در سریال امام علی(ع)، جایگاه ویژه‌ای در ذهن مردم ایران دارد می‌گوید در همه زندگی‌اش تحت تاثیر دو «علی» بوده است: علی خامنه‌ای و علی شریعتی.  می‌گوید شریعتی دانشجویانش را تشویق می‌کرد تا در جلسات سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای شرکت کنند و تاکید می‌کرد: در مسجد کرامت یک روحانی جوانی است به نام سید علی خامنه‌ای. بروید پای صحبتش بنشینید ببینید چه می‌گوید. داریوش ارجمند خاطرات جالبی از کلاس‌های درس استادش دکتر علی شریعتی دارد و هنوز هم با اشتیاق درباره آن روزها صحبت می‌کند. می‌گوید دکتر شریعتی ذهن بسیاری از جوانان آن دوره را زیر و رو کرد و شکاکیتی در ذهن همگان به وجود آورد تا بروند و پاسخ سوال‌هایشان را پیدا کنند. مشروح گفت‌وگوی پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی با داریوش ارجمند را در ادامه می‌خوانید.

بسم الله الرحمن الرحیم. شما به واسطه حضور در مشهد که یکی از کانون‌های مهم مبارزه با رژیم پهلوی بود، فضای سیاسی آن دوران را درک کردید. چگونه با فضای جامعه در آن روزها پیوند خوردید؟

داریوش ارجمند: من شاگرد اول کلاس مرحوم دکتر شریعتی بودم و در دانشگاه مشهد کار هنری می‌کردم. آقای دانشور هم از نویسنده‌های آن دوره و جوان با استعدادی بود. او ادبیات می‌خواند و من تاریخ را در کلاس دکتر شریعتی می‌خواندم.

من خودم به شدت تحت تاثیر افکار دکتر شریعتی بودم و هنوز هم هستم. او یک انسان مبارز بود. این جمله دکتر شریعتی همیشه در ذهنم می‌ماند که «اگر بند از بندم جدا کنند حسرت گفتن یک «آخ» را بر دلشان می‌گذارم» و واقعا هم گذاشت. او بنابر اعتقاداتش عمل می‌کرد. من قرار بود در پاریس دکتر را ببینم اما دیگر اجل مهلتش نداد.

به نظر من کتاب‌های دکتر شریعتی آنچنان که خودش بود نیست؛ یعنی باید خودش و نگاهش را می‌دیدی تا او را می‌شناختی. هم فرهنگ شرق را می‌شناخت و هم فرهنگ غرب را. او دنبال حقیقتی بود که در تشیع و اسلام یافته بود. مقتدایش علی ابن ابی‌طالب(ع) بود و تنها اسمی که وقتی می‌شنید لب‌هایش به لرزه می‌افتاد نام حضرت زینب(س) بود. همانطور که قبرش هم الان در کنار مزار حضرت زینب(س) است.

دکتر شریعتی در کلاس درباره چه موضوعاتی صحبت می‌کرد؟

داریوش ارجمند: او به ما تاریخ اسلام و تاریخ تمدن درس می‌داد و ذهن بسیاری از جوانان آن دوره را زیر و رو کرد. شکاکیتی در ذهن همگان به وجود آورد تا بروند و پاسخ سوال‌هایشان را پیدا کنند.

به نظر من مهم‌ترین ستون‌های اندیشه‌اش «بازگشت به خویش» است که هنوز هم به آن نیازمندیم. شریعتی استادی بود که با دانشجویان والیبال بازی می‌کرد، در رستوران با آنها می‌نشست و غذا می‌خورد، با آنها چای می‌نوشید و ... در حالی که اساتید آن روز دانشگاه این گونه رفتار با دانشجو را کفر می‌دانستند. اما این مرد فاصله دانشجو و استاد را از بین برد و رفیق و راهنمای دانشجوها شد.

او می‌گفت از اسلام درست دفاع کنید و خودش هم صادقانه و با وجدان بیدار، بدون تعصب و با استدلال از مکتب اسلام دفاع می‌کرد. او تمدن یونان، تمدن مصر، مارکسیسم، بودیسم و ... را به طور کامل به ما درس می‌داد و بعد با منطق زیرآب همه آن‌ها را می‌زد.

دکتر شریعتی روزگارش را می‌شناخت و به اعتقاد من یک روشنفکر حقیقی بود نه از این روشنفکرهای قلابی که فقط این عنوان را یدک می‌کشند. هم نویسنده بود، هم شاعر بود، هم تاریخ‌دان بود، هم جامعه‌شناس بود، هم مذهب‌شناس بود و مهم‌تر از همه این که در همه اینها حرف تازه و نو داشت.

مهم این بود با وجود اینکه درباره اسلام، درباره تشیع، درباره علی ابن ابیطالب(ع) بسیار حرف زده بودند و کتاب‌ها نوشته بودند اما وقتی دکتر شریعتی درباره این‌ها صحبت کرد یک چهره جدید را معرفی کرد که هیچکس آنطور به آن نگاه نکرده بود.

به نظر من بازگشت به خویشتن، چیزی که دکتر شریعتی به آن توجه کرد بسیار مهم است و ما به آن خیلی نیازمندیم و باید همچنان مطرحش کنیم. ما از ریشه جدا شده‌ایم و در آن شکی نیست. این خیلی مهم است.

 *** اسرائیل، عربستان و آمریکا نماد زر و زور و تزویر هستند ***

دوم تفسیری است که دکتر شریعتی از روزگار ما داشت. او وقتی از آن سفر معروفش به حج برگشت تز زر و زور و تزویر را مطرح کرد که هیچکس تا آن موقع این حرف را نزده بود. آن ستون‌هایی که حجاج به آن سنگ می‌زنند نماد چیست؟ همه می‌گفتند شیطان است. قرآن می‌گوید شیطان به هر شکلی ظهور می‌کند. لذا این ستون‌ها پدیده‌ای است که شریعتی در تاریخ آن را کشف کرد. و قبل از او کسی کشف نکرده بود: زر و زور و تزویر. و همچنان هم ادامه دارد.

همین الان هم می‌بیند اسرائیل، عربستان و آمریکا نماد همین سه تا ستون هستند: زر و زور و تزویر. خادمین حرمین شریفین که خدا لعنتشان کند تزویر ریایی اسلام هستند؛ زور که آمریکای جهانخوار است و اسرائیل (یهود) هم که مشخص است. بنابراین این تفاسیر ایشان در حج همه اینها را با زندگی امروز ما تطبیق داد و بدیلش را هم پیدا کرد. ما باید شیطان را در دنیای امروز بشناسیم. امروز شیطان کیست؟ شریعتی این را به ما می‌آموخت.

سومین موضوعی که دکتر شریعتی مطرح می‌کرد و معتقد بود که به جامعه ما صدمه می‌زند منابع تایخی ما است. اعتقاد داشت که باید برگردیم و به اصلاح منابع تاریخی مذهبی‌مان همت کنیم. این سه جنبه‌ای است که این مرد مطرح کرد.

*** جمله‌ای از شریعتی که تیتر یک روزنامه لوموند شد ***

از درگیری‌های دکتر شریعتی با رژیم پهلوی بگویید.

داریوش ارجمند: مرحوم دکتر شریعتی از نظام حکومتی دوره خودش در عذاب بود کما اینکه آنها هم با او دشمن بودند و همه کار علیه او کردند: به اسمش مقاله جعلی چاپ کردند به او گفتند مارکسیست اسلامی و ... که همه این بازی‌های ساواک لو رفته بود و ما به همه این تهمت‌ها می‌خندیدیم چون ما در کلاس او را درک کرده بودیم و او را می‌شناختیم.

او همواره فکر می‌کرد چگونه می‌تواند افکار آدم‌ها را عوض کند. همان موقع‌ها خاطرم هست که هویدا نخست‌وزیر زمان شاه گفته بود بروید ببینید این معلم کیست که ۲۵۰۰ دانشجو را در حسینیه ارشاد دور خود جمع می‌کند؟ این مهم بود. دکتر شریعتی دیدگاه دانشجوها را عوض کرد و به نظر من یکی از ریشه‌های درست و اصلی انقلاب اسلامی اندیشه شریعتی است.

در زمینه‌های گوناگون در عرفان، در عشق، در ریاضی، در نقاشی، در نمایش، در سینما و فیلم او صاحب نظر بود. جمله‌ای که راجع به امام حسین(ع) و کربلا گفته به نظر من دیگر کسی نمی‌تواند مثل آن را بگوید: «آنها که رفتند کاری حسینی کردند؛ آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند اگر نه یزیدی‌اند.» این حرف واقعا یک نبوغ است. حرف ساده‌ای نیست. یا جمله او راجع به شهید که در آن زمان که من دانشجو بودم روزنامه لوموند تیترش کرد: «شهید قلب تاریخ است.» بعد آن را تفسیر کرده بود. می‌گفت زنده ماندن تن به قلب است و قلب به خون زنده است.

*** نظر شریعتی درباره آیت‌الله خامنه‌ای***

شما در آن دوران به جلسات سخنرانی‌ آیت‌الله خامنه‌ای هم می‌رفتید؟ نظر دکتر شریعتی درباره ایشان چه بود؟

داریوش ارجمند: من آن روز که ساواک آیت‌الله خامنه‌ای را گرفت در همان مسجد بودم و این‌ها را دیدم. آن زمان دیدگاهی وجود داشت که مثلا هر کس عمامه سرش دارد عقب‌مانده و فناتیک است اما دکتر شریعتی به این موضوع اعتقاد نداشت لذا به ما دانشجویانش می‌گفت در مسجد کرامت یک روحانی جوانی است به نام سید علی خامنه‌ای. بروید پای صحبتش بنشینید ببینید چه می‌گوید. فکر نکنید هر کس عبا و عمامه دارد فناتیک است.

این را هم بگویم که من در همه زندگی‌ام تحت تاثیر دو «علی» بوده‌ام: علی خامنه‌ای و علی شریعتی. همچنان هم همینطور است.

چند وقت پیش صحبت‌های سید حسن نصرالله را در تلویزیون گوش می‌کردم که از جنگ ۳۳ صحبت می‌کرد. شما ببینید این مرد که نهضت مقاومت را در منطقه رهبری می‌کند چطور درباره آیت‌الله خامنه‌ای حرف می‌زند. حسن نصرالله معتقد است که ایشان با غیب ارتباط دارد. او چیزهایی گفت که من حیرت زده شده بودم. این حرف‌ها را سردار سلیمانی هم می‌گفت. از خدا می‌خواهم به آیت‌الله خامنه‌ای که این مبارزه شریف را انجام می‌دهد سلامتی و طول عمر بدهد. ما ساخته اندیشه‌های این افراد هستیم. در دانشگاه دکتر شریعتی و در انقلاب امام و آیت‌الله خامنه‌ای.

 شما با ساواک هم درگیری داشتید؟ چون در بعضی از اسناد ساواک که مربوط به دکتر شریعتی است نام شما هم آمده است.

داریوش ارجمند: من در هیچ گروه سیاسی نبودم. ساواک سعی می‌کرد به واسطه اینکه شاگرد دکتر شریعتی بودم من را اذیت کند. من به آنها گفتم پدرم مذهبی بود. من هم مذهبی هستم. پدرم نظامی بود و رئیس بیمارستان شاه رضا در مشهد بود اما واقعا تا سال‌های اخیر اصلا کسی این را نمی‌دانست و من هیچوقت از جایگاه پدرم استفاده نمی‌کردم.

اولین نمایش درباره صحابی پیامبر در تاریخ تئاتر ایران را من در مشهد به روی صحنه بردم که نمایش ابوذر بود. در آن نمایش با آقای شریعتی هم مشورت کردم. قبل از اجرای نمایش ابوذر، دکتر شریعتی یک سخنرانی داشت: «ابوذر طوفانی که در ربذه خاموش شد.» بعد از اینکه نمایش تمام شد، [دکتر شریعتی] آمد بالای صحنه و گفت تمام عقده‌های من ریخت. کاری که دانشگاه الازهر نتوانست انجام دهد شماها انجام دادید.

دکتر شریعتی پشت کتابی که بعد از ابوذر نوشت و به من هدیه داد نوشته بود: «به برادرم داریوش که از رنگ و طرح و نور در ابوذر کلمه ساخته بود و خود در متن بازی حضور داشت.» عنوان کتاب هم «امام علی مشعلی و دژی» است.

پشت بروشور نمایش هم یک جمله با تائید دکتر شریعتی نوشته بودیم: «در شگفتم از کسی که در خانه‌اش نان نمی‌یابد و با شمشیر آخته‌اش بر مردم نمی‌شورد.»

دکتر شریعتی به واسطه چیزهایی که به من یاد داد، زاویه نگاهی که به من داد و همچنان من بر آن زاویه زندگی می‌کنم از او سپاسگزارم و به شادگردی‌اش افتخار می‌کنم و از این که من را در دینم ثابت قدم کرد از او سپاسگزارم. او اولین کسی بود که به ما گفت بازگشت به خویشتن یعنی چه، پالایش منابع تاریخی یعنی چه و زر و زور و تزویر یعنی چه.

 ***بازداشت داریوش ارجمند توسط ساواک***

سابقه بازداشت توسط ساواک هم دارید؟

داریوش ارجمند: تنها کسی که با من می‌جنگید ساواک بود، چون من با شریعتی راه می‌رفتم و از او تعریف می‌کردم. بعد از کلاس شریعتی نوار سخنرانی‌هایش را به مرکز تئاتر خراسان می‌بردم و برای بچه‌ها پخش می‌کردم.

یکبار در ساواک به آقای شریعتی گفته بودند اسم دوستانت را بگو و او نام مرا برده بود.

آنها به من می‌گفتند چاقوکش نواب صفوی! به علی شریعتی می‌گفتند نواب صفوی و به من هم می‌گفتند چاقوکش نواب صفوی!

بازداشت من توسط ساواک به نمایشنامه سلطان مار آقای بیضایی مربوط می‌شود. حدود سال ۴۵ یا ۴۶ بود. من را به زندان لشکر بردند و تهدید کردند که اعدامت می‌کنیم و بعد هم از دانشگاه اخراجم کردند.

 چرا ساواک نسبت به آن نمایش حساس شده بود؟

داریوش ارجمند: آن نمایش هر جا اجرا شد شلوغ شده بود و یک بار آقای رضا دانشور به من گفت داریوش فردا بیا برویم تالار «قال» کنیم. به خاطر این یک جمله من را گرفتند و از من پرسیدند که قضیه چه بوده و شما کی هستید؟ اما هیچ چیز از من پیدا نکردند. بعد از من خواستند نظرم را درباره آن نمایش بنویسم. من تفسیر بلندی درباره نمایش «سلطان مار» نوشتم که واقعا یکی از کارهای باارزش آقای بیضایی است که مبتی بر تعزیه و تخت حوض است. من این را توضیح دادم که آقای ناهیدی آمد و زد زیر گوش من و گفت در جواب بازپرس ساواک فلسفه می‌بافی؟ گفتم شما گفتی نمایش چجوری بود من هم نوشتم. به هر حال فهمیدند که من به گروهک و سازمانی وابسته نیستم.

من از زندان بیرون آمدم، ولی دوباره سال ۵۰ که جشن‌های تاجگذاری بود من را از دانشگاه بیرون کردند تا جشن‌ها تمام شود. جریان بازجویی و زندان من هم این بود.

 در آن دوران شاهد فعالیت‌های گروه‌های چپ و مارکسیست‌ هم بودید؟ یا با آن‌ها برخوردی داشتید؟

داریوش ارجمند: در آن دوران برای من دائما نامه می‌فرستادند و تشویق می‌کردند که به این سازمان و آن سازمان بپیوندم اما من هیچوقت دوست نداشتم چون برای هنر یک ارزشی قائل بودم و معتقد بودم هنر بالاتر از این تشکیلات است. خیلی دوست داشتند من را به تشکیلاتشان وارد کنند اما من نمی‌پسنیدیدم.

 *** نظر شریعتی درباره مارکسیست‌ها ***

مارکسیست‌ها خیلی با دکتر شریعتی مخالف بودند و با او مبارزه می‌کردند. در فرانسه هم خیلی با مارکسیست‌ها و آنارشیست‌ها بحث و جدل داشتیم. آنها حتی قدرت هضم فرهنگ غرب را هم نداشتند. دکتر شریعتی می‌گفت این مارکسیست‌هایی که در این مملکت هستند هیچکدام مارکسیست را نمی‌فهمند و مارکس را نمی‌شناسند.

 از شما ممنونم. اگر صحبتی هست که می‌خواهید اضافه کنید در خدمتتان هستیم.

داریوش ارجمند: من هم تشکر می‌کنم و در پایان درود و سلام می‌فرستم به روح امام خمینی(ره) که انقلاب را به ثمر رساند. و درود می‌فرستم به روح مرحوم شریعتی و سلام و درود می‌فرستم به آیت‌الله خامنه‌ای، تنها مردی که امروز در مقابل استکبار ایستاده و با شجاعت به نخست‌وزیر ژاپن می‌گوید من برای این آقا نه پیغام می‌فرستم و نه پیغامش را قبول می‌کنم. شما در تاریخ ایران کسی را دیده‌اید که در برابر یک ابرقدرت اینطور با شجاعت حرف بزند؟ من که رشته‌ام تاریخ است ندیده‌ام؛ به جز امام خمینی(ره) که گفت امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. البته به نظر من امام ناشناس آمد و ناشناس رفت و هنوز کسی نتوانسته ایشان را درست بشناسد. «هر کسی از ظن خود شد یار او» و بخاطر همین است که هنوز هم آقا دارند توصیه می‌کنند که این مرد [امام] را بشناسید. الان هم آیت‌الله خامنه‌ای همان راه امام را با شدت و حدّت بیشتری دارد می‌رود و این از اعتقاد و ایمان راسخش برمی‌آید.

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار سکه و ارز اخبار خودرو تحولات عراق تحولات یمن داریوش ارجمند رهبر معظم انقلاب علی شریعتی آیت الله خامنه ای ساواک حضرت علی ع قرآن رژیم پهلوی مارکسیست اسرائیل دکتر شریعتی سید حسن نصرالله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۶۶۱۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری در سازمان‌ها

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، داروسازی یکی از پویاترین رشته‌های علمی و دانش محوراست که نقش بسزایی در ارتقای شاخص سلامت افراد دارد و از نوآوری به‌عنوان عصاره‌ حیات این صنعت می‌توان نام برد.

لیلا اسلامی اشلقی (کارشناس ارشد مدیریت اجرایی) به همراه عباس خمسه (استادیار گروه مدیریت صنعتی) در مقاله‌ای با عنوان «تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری در صنایع دارویی» به این موضوع اشاره می‌کنند که مدیریت دانش با استفاده از فرایند یادگیری به توسعه و تکامل توانمندی‌های پویا می‌پردازد و خود نیز از توانمندی‌های پویا تاثیر پذیرفته و تقویت می‌شود و ماهیت انعطاف پذیری خود را حفظ می‌کند.

* ارتباط مدیریت دانش با پویایی سازمان

این نویسندگان در این پژوهش می‌نویسند: مدیریت دانش و توانمندی‌های پویا با یکدیگر تعامل و هم‌پوشانی دارند که عمدتا بر خلق دانش و اهداف بلند مدت شرکت متمرکز بوده و با پیکره‌بندی مجدد قابلیت‌ها و یکپارچه‌سازی آنها و ارایه راه حل‌های خاص و انعطاف‌پذیر، سازمان را قادر می‌سازد، خود را با محیط خارجی وفق داده و به مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر دست یابد.

اسلامی و خمسه در ادامه به این مهم اشاره می‌کنند که فرایند‌های مدیریت دانش محرک توسعه، تکامل و استفاده از این قابلیت‌ها می‌باشند، اگر چه مباحث مختلف در مورد مزایای استفاده از مدیریت دانش وجود دارد و رابطه‌ی آن با نوآوری به شکل گسترده مورد تأیید واقع شده‌است، اما تعدادی از مطالعات ادعا می‌کنند که صرف هزینه‌های سیستم‌های مدیریت دانش، ممکن است بازده مطلوب را به ارمغان نیاورد.

* سازمان‌های پیشرو و ومدیریت دانش

دانش به یک منبع اقتصادی،حیاتی و مزیت رقابتی سازمان تبدیل شده‌است که خلق دانش، انتقال و تسهیم آن به راحتی صورت نمی‌پذیرد و به این دلیل دانش در قیاس با سایر منابع رقابتی سازمان از جایگاهی استراتژیک برخورداراست

این پژوهشگران می‌نویسند: چون سرمایه‌گذاری بر روی مدیریت دانش جهت ایجاد مزیت رقابتی نیاز به یک چارچوب تصمیم‌گیری روشن دارد، سازمان‌های پیشرو به سرمایه‌گذاری‌های سنگین بر فعالیت‌های بخش تحقیق و توسعه روی آورده‌اند.

این نویسندگان در این مقاله می‌گویند: اگرچه فعالیت‌های تحقیق و توسعه اثر مثبت بر روی ارزش افزوده‌ی صنایع دارد، اما هنوز زمینه‌ی بررسی بیشتر بر روی کشور‌های در حال توسعه وجود دارد.

در این پژوهش آمده است که پیتر دراکر (Peter Drucker) در کتاب خود با عنوان «مدیریت در زمان وقوع تحولی شگرف» در خصوص اهمیت دانش و نقش آن در عملکرد سازمان بیان نموده‌است که دانش یک منبع اقتصادی حیاتی و به تنها مزیت رقابتی بنگاه تبدیل شده‌است که خلق دانش، انتقال و تسهیم آن به راحتی صورت نمی‌پذیرد و به این دلیل دانش در قیاس با سایر منابع رقابتی سازمان از جایگاهی استراتژیک برخورداراست.

* تعریف مدیریت دانش در سازمان‌ها

در ادامه این پژوهش آمده است که مدیریت دانش، یعنی هویت دادن به فرایند‌های سازمانی که در جست و جوی ترکیب موثری از ظرفیت تکنولوژی اطلاعات در پردازش داده‌ها و اطلاعات از یک سو و ظرفیت خلاقیت و نوآوری افراد از طرف دیگر است.

این پژوهشگران در ادامه توضیح می‌دهند که کسب و شناسایی، انتشار، به کارگیری و ذخیره دانش به عنوان فرایند‌های مرکزی مدیریت دانش، تعیین شده‌اند و اکتساب دانش فرایندی اجتماعی است که میان افراد در داخل و خارج سازمان رخ می‌دهد، به‌طور مثال رقبا و مشتریان، تامین کنندگان خارجی دانش می‌باشند و دانش داخلی با استفاده از تجربه‌ی درون سازمان خلق می‌گردد مانند: فعالیت‌های تحقیق و توسعه؛ و از طریق تعامل با محیط بیرونی، نقش مهمی در فرایند نوآوری ایفا می‌کند.

 عملکرد نوآوری ترکیبی از موفقیت‌های کلی سازمان در نتیجه‌ تلاش‌های صورت گرفته در راستای ایجاد و بهبود و به کارگیری جنبه‌های مختلف نوآوری در سازمان است

به زعم این نویسندگان با توسعه‌ دانش درونی و تلفیق با دانش خارجی می‌توان از دانش جدید خلق شده به وسیله‌ی منابع موجود داخلی و خارجی استفاده نمود و یکپارچه‌سازی آن از طریق تعامل با محیط و سایر سازمان‌ها صورت می‌پذیرد، در نتیجه اگر دانش به شیوه‌هایی هدفمند مدیریت گردد منجر به عملکرد برتر می‌گردد.

* تعریف جامع از توانمندی‌های پویا 

از دیدگاه نویسندگان این پژوهش؛ توانمندی‌های پویا به معنای توانایی سازمان در یکپارچه‌سازی، ساختن و صورت‌بندی مجدد قابلیت‌های درونی و بیرونی برای مواجهه با تغییر سریع محیط اشاره نموده‌اند که توانمندی‌های پویا پایدارند و اگر به صورت گسسته با مجموعه‌ای از بحران‌ها سازگار شوند، توانمندی‌های پویا را به کار نگرفته‌اند.

در ادامه آمده است که این توانمندی‌ها تکاملی هستند و از طریق یادگیری سازمانی توسعه می‌یابند و توانمندی‌های پویا، فرایند‌های سازمانی هستند که موجب تغییر هدفمند منابع می‌شوند و به شرکت این امکان را میدهند که مجموعه‌ای از شیوه‌های خود را دوباره تنظیم کند تا آنها را با تغییرات محیطی سازگار کند.

در این مقاله توضیح می‌دهند که یافته‌های Jantunen و همکاران موید این موضوع است که هنگامی خروجی عملکرد مطلوب است که توانمندی‌های پویا با تغییرات سطح عملیاتی و تغییرات در مدیریت و شیوه‌ها با بازار هدف در تعامل باشد.

* تعریف عملکرد نوآوری در سازمان

به زعم این پژوهشگران عملکرد نوآوری ترکیبی از موفقیت‌های کلی سازمان در نتیجه‌ تلاش‌های صورت گرفته در راستای ایجاد و بهبود و به کارگیری جنبه‌های مختلف نوآوری در سازمان است، بدین ترتیب شاخص‌های غیر مالی عملکرد، تحت تأثیر مدیریت دانش قرار می‌گیرد و، اما باید گفت که درک و اجرای جنبه‌های غیرمالی عملکرد دشوار است و باید برای مدیران ارشد شفاف گردد که مدیریت دانش باعث ایجاد مشارکت در رسیدن به موفقیت کسب و کار می‌شود.

بر اساس یافته‌های این پژوهش، سرمایه‌گذاری بر روی تمامی ابعاد مدیریت دانش در بازه‌های زمانی کوتاه مدت و میان مدت برای تمامی شرکت‌ها مقدور نیست و لازم است تا تأثیرگذارترین و مهمترین ابعاد مدیریت دانش که منجر به عملکرد نوآوری می‌شوند، شناسایی و در جهت بهبود آنها برنامه‌ریزی شود.

در پایان این پژوهش به این مهم اشاره می‌شود که ارتقای عملکرد از طریق به کاربردن دانش و درک چرایی حاصل می‌گردد و بدین ترتیب دانش حاصل از گزارش‌ها را در زیرساخت‌ها باید یکپارچه‌سازی کنند تا منجر به اثر بخشی این فعالیت‌ها گردد و انتقال دانش به صنعت صورت پذیرد.

این پژوهشگران اینگونه جمع‌بندی می‌کنند که به منظور افزایش توانمندی‌های پویای مدیریت دانش توسط شرکت، به میزان موفقیت یادگیری از فناوری‌های خارجی در شرکت اهمیت داده شود و تعاملات خود را با شرکت‌های دارای برند و سابقه‌ی موفق در این زمینه افزایش دهند. بهبود عملکرد، توانمندی و استقلال فنی شرکت نسبت به رقبا رصد شود و زمینه‌ی ارتقای یادگیری در سازمان افزایش یابد.  

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • تکرار نشست زمین در خیابان شهیدان کاظمی/عمق فرونشست ۴ متر است
  • تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری در سازمان‌ها
  • نجم‌الدین شریعتی:ضرورت آماده سازی زیرساخت‌های فرزندآوری در کشور
  • رابطه سلامت روده و سلامت مغز
  • تغییر چهره بازیگر مهمان مامان مهرجویی بعد از ۲۰ سال | ببینید
  • تأثیر بزرگ مسی روی اینترمیامی
  • اولین خلبان بازرگانی ایرانی؛ کاپیتان داریوش تیمسار
  • دعوای جالب چهره امنیتی با مدافع زاکانی بر سر قرارداد جنجالی +تصویر
  • بازیگری متفاوت عمو پورنگ؛ منتظر این سریال در نمایش خانگی باشید
  • آذری‌جهرمی پاسخ مالک شریعتی را داد